ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط علم حصولی با علم حضوری
تقسیم علم به حضوری و حصولی از ابتکارات فلاسفه اسلامی است. اولین بار ابنسینا به این تقسیم اشاره کرد و پس از او شیخ اشراق، به گونهای شفاف، بر این تفکیک تصریح کرد و از آن بهره برد.
بنابر مشهور، علم حضوری علمی است که در آن، واقعیت معلوم بدون واسطة صورت حاکی نزد عالم حاضر میشود امّا علم حصولی معرفتی است با واسطة صورت حاکی. از همین جاست که مهمترین تفاوت این دو علم، رخ مینمایاند: خطاناپذیری علوم حضوری و خطاپذیری علوم حصولی. در نتیجه، معرفت حضوری معرفتی یقینی است و شناخت حصولی نیازمند احراز صدق و اثبات مطابقت با واقع.
به دنبال این مباحث، این پرسش در ذهن شکل میگیرد که آیا رابطهای میان علوم حصولی و حضوری وجود دارد؟ و آیا میتوان شناختهای حصولی و خطاپذیر و غیریقینی را بر معارف حضوری خطاناپذیر و یقینی مبتنی کرد و از این رهگذر، صدق و اعتبار علوم حصولی را تضمین نمود؟ مرحوم علامه طباطبایی; اولین کسی است که به این رابطه تصریح نموده و بحث «ارجاع علوم حصولی بر حضوری» را مطرح ساخته است.
در این پژوهش برآنیم تا معانی و تفاسیر مختلفی که از ارجاع علوم حصولی به حضوری ارائه شده را بیان کنیم و همة روابط ممکن میان علوم حصولی و حضوری را به تصویر بکشیم.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10302_baa3c738244a9cacd5c45798c1ba1cb3.pdf
2012-02-20
7
32
علم
معرفت
علم حضوری
علم حصولی
معرفتشناسی
فاطمه
حسناتی
1
کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی مسئله حشر حیوانات از دیدگاه ملاصدرا
ذهن جوانی که این نوشتار را قلم زده است، ایستاده بر سکّوی استوار اندیشههای آسمانی فیلسوف بلندآوازۀ شیرازی، تکیهگاهی جز متون کهن ندارد. پروندۀ ادراک، خیال، نفس حیوان، و در نهایت حشر حیوانات بدین امید از لابلای سخنان این اندیشمند بزرگ، و در قیاس با سخنان فیلسوفانی چون ابنسینا و شیخ اشراق، ورق زده شد که بازخوانی گذشته ساحتی جدید فراروی آینده باز کند.
نقطه آغازین سخن تعریف ادراک و بیان اقسام آن است تا به ثبوت برساند که حیوانات نیز در حد خود میفهمند. گام دوم مددگیری از قول به تجرد خیال، این شاهکار صدرایی، برای اثبات تجرد نفوس حیوانی است. نهایت سخن عرضۀ دورنمایی از حشر حیوانات است. این بخش از سخن اگرچه یقینی و فلسفی صرف نباشد اما مستدلّ و در برخی موارد دستکم مستند است.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10331_b62e9626ea35ed04b1b17794cf4dc5e8.pdf
2012-02-20
33
66
صدرالمتألهین
نفس حیوان
ادراک
خیال
حشر
سیدمحمدعلی
دیباجی
1
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران.
AUTHOR
مسلم
شوبکلائی
2
کارشناس ارشد فلسفه دین.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابطه عقل و ایمان از دیدگاه پل تیلیش
پُل تیلیش، الهیدان بزرگ معاصر، در باب چیستی ایمان و چگونگی رابطة آن با عقل نظریّهای خاص ارائه داده است. به نظر او، ایمان نه علم به حقیقتی است، نه اعتقاد به گزارهای، نه اختیار عقیدهای، و نه احساس شخصی خاصی نسبت به کسی یا چیزی؛ هر چند همة اینها در ایمان نقش دارند. ایمان در نگاه تیلیش، به عنوان حالت دلبستگی واپسین، عمل کل شخصیت است که در محور حیات شخصی روی میدهد و کل شخصیت را در بر میگیرد. او عقل را به ابزاری و هستیشناختی تقسیم کرده، بر این باور است که عقل ابزاری، به معنای روش علمی، دقت منطقی و محاسبهگری فنی، صورت انحطاط یافتة عقل هستیشناختی است که به معنای مبدأ معنا و ساختار، و مبدأ معیارها و اصول است. تیلیش معتقد است که عقل و سایر حیثیتهای شناختی، چون علم، قدرت قضاوت درباره ایمان را ندارند. حقیقت ایمان کاملاً برکنار از حقیقت عقل است. این تلقی او از ایمان و عقل، و نیز دیدگاه غیر شناختاری وی دربارة ایمان از سوی منتقدان مسیحی مورد نقد واقع شده است. این نوشته در نظر دارد دیدگاه تیلیش در مورد رابطه ایمان و عقل را با توجه به مبانی اسلام نیز مورد نقد و بررسی قرار دهد.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10332_c1c8c852a0d34bc7f7f3b28b30276168.pdf
2012-02-20
67
97
عقل
ایمان
ایمانگرایی
وابستگی نهایی
اگزیستانسیالیسم
مصطفی
صالحی
1
دانشجوی دکتری دینپژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وجود از منظر کانت
فهم آرای ایمانوئل کانت و تلقی درست از آنها تنها با توجه به فضای سوبژکتیویستی فلسفة نقادی وی امکانپذیر است. از اینرو، در بررسی دیدگاه وی در باب وجود نیز به حتم باید بنیانهای فکری او، مانند تفکیک نومن از فنومن و انسداد باب علم به نومن خارجی، لحاظ گردد.
کانت وجود را از ساحت واقعیت عینی خارجی به مقولة ذهنی فروکاسته و در ساحت ذهن نیز با انکار وجود اسمی (محمولی)، تنها وجود حرفی را پذیرفته است. بدین ترتیب، کانت وجود را ساحتی از ساحتهای واقعیت به شمار نیاورده، آن را امری کاملاً ذهنی میانگارد. در حیطة ذهن نیز، وجود مفهومی در کنار سایر مفاهیم نیست تا با حمل آن بر یک موضوع، مفادی به محتوای موضوع یاد شده افزوده شود بلکه وجود رابطی میان موضوع و محمول (در هلیت مرکب) یا خود موضوع (در هلیت بسیط) را وضع میکند.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10333_1f40239c52659346941bbf315456608e.pdf
2012-02-20
99
123
کانت
نومن
فنومن
وجود محمولی
وجود حرفی
مهدی
عبداللهی
1
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی
علم غیب از معرفتهای غیرحسی است که دستیابی به آن برای انسانهای معمولی دور از انتظار است و فقط برای بعضی از انسانهای مهذّب و پیراسته از دلبستگیهای دنیا حاصل میشود. نوشتار حاضر بر آن است با تبیین دیدگاههای بعضی از حکمای الهی و با نگاه به متون شریعت اسلامی به این مطلب بپردازد که با صیقل دادن قلبها و بر طرف نمودن موانع میتوان به عالم غیب دست یافت. بنابراین بسیاری از انسانها میتوانند از علوم غیبی برخوردار شوند و علم غیب اوّلاً و بالذات مختص خداوند است اما با اذن خدا، پیامبران، اوصیا و دیگر اولیای الهی میتوانند از آن برخوردار شوند.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10334_137be16ed2273fff7df63a6055a48366.pdf
2012-02-20
125
142
غیب
علم غیب
حکما
شریعت اسلامی
اسدالله
کرد فیروزجایی
1
دکتری فلسفه و کلام اسلامی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیرپذیری ملاصدرا از ابن عربی در مسائل نفسشناسی
از جمله مسائل مهم مبحث معرفت شناسی، مسئلة چگونگی رابطة نفس با صور علمی است که در بین فلاسفه محل نزاع و اختلاف شدید بوده است. تقریری که ملاصدرا از نفس و رابطة آن با صور علمی ارائه میدهد، راه حل جدید و مناسبی در این مورد است.
تعریف و تحلیل جدید از نفس و قوای آن در حکمت متعالیه متأثر از دیدگاه عرفانی ابنعربی در خصوص مشابهت نفس انسانی و افعال آن با تجلّی حق تعالی در مخلوقات است؛ خداوند متعال نفس انسانی را مثالی برای ذات، صفات و افعال خویش خلق نموده است.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10335_9dfe15d2ff92f263b0737ac01f6e27af.pdf
2012-02-20
143
172
ملاصدرا
ابن عربی
نفس
اصالت وجود
تجرّد
بهزاد
مرتضایی
1
استادیار دانشگاه امام حسین
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و نقد مقاله فیلسوف – پیامبر در فلسفه سیاسی ابن سینا
اغلب کسانی که دربارة آرای سیاسی ابنسینا نوشتهاند به طور ضمنی اعتراف نمودهاند که ابنسینا، در باب سیاست و تدبیر مُدُن، اندیشة سیاسی به معنای رایج ندارد. در این میان، جیمز دابلیو موریس در مقالهای تحت عنوان «فیلسوف ـ پیامبر در فلسفة سیاسی ابنسینا» نگاهی متفاوت به فلسفة سیاسی ابنسینا دارد که تقریباً در تعارض کامل با دیگر دیدگاههای مطرح در این باب است.
موریس معتقد است که از نظر ابنسینا فلاسفه تنها مفسرانِ ذیصلاح میراث نبوت هستند؛ شیخ برای انبیا هیچ مرتبة خاص و ویژهای که سایر انسانها نتوانند به آن برسند، قائل نیست و قوة حدس و عقل قدسی را مشترک بین نوع بشر میداند، نه مختص به انبیا. از این رو، منبع علم انبیا یک منبع متداول برای همه است. ابنسینا جهت تشویق به تعقیب فلسفه و نشان دادن هناهنگی میان شرع و عقل، در مباحث مربوط به سیاست مجبور به سکوت بوده است و سخنان شیخ در باب سیاست عقیدة واقعی او نیست. موریس معتقد است که از نظر ابنسینا آمریت سیاسی مختص فلاسفه است و نقش اصلی در سیاست را به فلسفه میدهد. در این نوشتار چکیدة سخنان و مقاصد اصلی نویسنده این مقاله را ذیل پنج عنوان آورده، در پایان هر عنوان به نقد و بررسی آن پرداختیم.
https://pwq.bou.ac.ir/article_10336_90290ef2fb7f42f774a2df8e33216231.pdf
2012-02-20
173
194
ابنسینا
فلسفه سیاسی
نبوت
وحی
رهبری
آمریت سیاسی
عباسعلی
منصوری
1
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران
AUTHOR