یکی از محورهای پژوهش در معرفتشناسی غربی و دینی در دهههای گذشته، ارزیابی نقش فضایل ـ اعم از اخلاقی و فکری ـ بر معرفت است و نظریهپردازان زیادی، از نوع و میزان اثرگذاری فضایل فکری و اخلاقی بر معرفت سخن گفتهاند. از مبانی وجودشناسانه و رهیافتهای نوین ملاصدرا و پیروان او به سه مقوله: علم (چیستی، منابع و موانع)، نفس و فضایل میتوان پاسخهای جدیدی به این مسأله اصطیاد کرد. صدراییان با تعیین معیار برای چیستی فضایل، از کم و کیف نقش کلیدی فضایل و رذایل اخلاقی و فکری در فرآیند معرفت سخن گفتهاند. البته سیاق و گاه تصریح سخنان نشان میدهد ایشان اغلب معرفت حقیقی و والا یا همان معرفت به امور متعالی را در گرو آراستگی به فضایل اخلاقی میدانند؛ اما فضایل فکری را پیشنیاز غالب معرفتها میشمارند. این پژوهش با مروری بر فضیلتگرایی معرفتی معاصر، در پی کشف سویههای چنین نگرشی در معرفتشناسی صدرایی است. گذار از تعریف رایج ارسطویی از فضیلت، اشاره به مصادیق جدیدی از فضایل فکری و همچنین ترسیم دقیق فرآیند اثرگذاری فضایل بر معرفت، از ویژگیهای این سنت فلسفی است.