دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی دیدگاه استاد مصباح یزدی و لارنس بونجور در خطاناپذیری باورهای وجدانی
7
30
FA
سمیّه
انیسی
پژوهشگر مرکز پژوهشی مؤسسه عالی آموزشی حوزوی معصومیه
محمدعلی
مبینی
استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
10.22081/pwq.2019.66593
مبناگرایان، باورها را به دو دستۀ پایه و غیرپایه تقسیم میکنند و باور پایه را باوری میدانند که برای توجیه آن نیازی به باور دیگر نیست. در میان باورهای پایه، باورهای وجدانی جایگاه بسیار محکمی دارند و یکی از مبانی معتبر معرفت شناخته شدهاند. در حالی که عقلگرایان حداکثری مثل دکارت، باورهای وجدانی را خطاناپذیر میدانند، عقلگرایان معتدل مانند لارنس بونجور، امکان وقوع خطا را در وجدانیات میپذیرند. بونجور در تبیین چگونگی توجیه باورهای وجدانی، نظریه «آگاهی سازنده» را ارائه میکند. آگاهی سازنده از نظر او، حالتی غیرمفهومی است که با فرایند توصیفی به باور وجدانی تبدیل میشود. در میان فیلسوفان مسلمان معاصر، آیتالله مصباح یزدی توجیه باورهای وجدانی را به دلیل انتساب مستقیم آنها به علم، حضوری میداند و به خطاناپذیری آنها معتقد است. این نوشتار با رویکردی تحلیلی سعی دارد تا دیدگاه آیتالله مصباح یزدی، از مبناگرایان مسلمان و بونجور، از مبناگرایان غربی را دربارۀ خطاپذیری یا خطاناپذیری وجدانیات تبیین کند و از این راه بر اساس فلسفۀ اسلامی، ایرادهای عمدهای را که در میان فلاسفۀ غرب بر خطاپذیری باورهای وجدانی مطرح شده است، پاسخ دهد
باورهای وجدانی,خطاناپذیری,مبناگرایی,علم حضوری,استاد مصباح یزدی,لارنس بونجور
https://pwq.bou.ac.ir/article_66593.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66593_479a9092709524ee775b3b0a7493d6f1.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی از منظر امام خمینی(ره)
31
60
FA
اسماعیل
دانش
دانش آموخته دکتری فلسفه اسلامی دانشگاه تهران و پژوهشگرجامعة المصطفی العالمیة.
ismail.danesh43@gmail.com
زهرا
مصطفوی
استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
massih_boroujerdi@yahoo.com
قاسمعلی
کوچنانی
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
kouchnani@ut.ac.ir
10.22081/pwq.2019.66594
از منظر عرفای مسلمان، از جمله امام خمینی(ره)، خلق و تدبیر عالم هستی، ناشی از تجلّیات و جلوههای خاص اسماء و صفات گوناگون خداوند است. مقاله حاضر با هدف تبیین خلق و تدبیر عالم هستی از دیدگاه امام خمینی(ره)، با استناد به آثار مکتوب ایشان و با روش توصیفی - تحلیلی با محوریت نظریه حدوث اسمی، طبق مبانی عرفانی امام خمینی(ره) بحث کرده است. دیدگاه حدوث اسمی، از جمله نظریات مطرح در بحث حدوث و قِدَم عالم از سوی حکیم ملاهادی سبزواری است و بر اساس آن، در تعیّن احدیّت که نخستین تعیّن ذات و مرتبه پیش از واحدیّت است، اشیاء سابقه عدم و نیستی دارند. ماهیات و اعیان موجودات در مرحله اسماء و صفات و پس از تعیّن ثانی در مقام واحدیّت ایجاد میشود. در این مقاله، خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی، ثابت کرده که خداوند با تجلّی در اسم «مبدع»، عالم هستی را ایجاد کرده است؛ یعنی عالم هستی با اسم آفریده شده است. ازاینرو، هر چیزى که در عالم طبیعت پدید میآید، حتماً اسماء الهی در آن نقش دارند. عالَم با اسم «رب» آغاز شده است و بنا و تأسیس عالَم هستی با اسم خداوند است. به همین دلیل، هر موجودی غیر از انسان کامل، در قلمروی تدبیر اسم خاص خداوند قرار دارد که از آن اسم، تعبیر به «ربّ» شده است و حقتعالی به لحاظ آن اسم در او نقشآفرینی و تصرف میکند
عالم,حدوث اسمی,امام خمینی(ره),اسماء الهی,خلق,تدبیر
https://pwq.bou.ac.ir/article_66594.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66594_95abbf9a70780993e5e4a53d6e9a6c94.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی شبهات رجعت و تناسخ
61
84
FA
محمدتقی
رکنی لموکی
استادیار پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
10.22081/pwq.2019.66595
اعتقاد به رجعت و رد تناسخ، از جمله مباحث مهمی است که در حوزه کلام شیعی مطرح است. این در حالی است که برخی از اندیشمندان غیرشیعه، تصور کردهاند در نگاه شیعه، رجعت همان تناسخ است و چون تناسخ را باطل دانستهاند، بهشدت بر اعتقاد به رجعت هم تاختهاند. اما آیا به واقع نزد کلام شیعی، رجعت همان تناسخ است؟ سؤال اصلی پژوهش پیش رو چنین است: تفاوت رجعت با تناسخ در کلام شیعی چیست؟ این سؤال با رویکردی منصفانه، چگونگی نگاه شیعی را به مفهوم رجعت و تناسخ واکاوی میکند. یافتههای پژوهش، این فرضیه را به اثبات میرساند که این دو مفهوم با هم متفاوت بوده، رجعت مورد پذیرش و تناسخ باطل است. در این مقاله میکوشیم ابتدا مستندات اتهامهای نگاه غیرشیعی را به شیعه در خصوص مسئله رجعت و تناسخ بیان کنیم. سپس در پاسخ به این اتهامها، با نگاهی موشکافانه دلایل اثبات رجعت و رد تناسخ را نزد شیعه ارائه مینماییم و در پایان نیز به چرایی این اتهامها پرداخته، برخی دلایل تاریخی و معرفتی آنها را بیان خواهیم کرد. این مقاله با روش تحلیلی ـ اسنادی سامان یافته است.
رجعت,تناسخ,معاد,کلام شیعی,تکثر جسم,وحدت روح
https://pwq.bou.ac.ir/article_66595.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66595_d6b57f8a7f34556df6e161972f64e7ff.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی تطبیقی «عقلانیت باور دینی» از منظر پلانتینگا و علامه طباطبائی
85
115
FA
هادی
صادقی
دکتری دینپژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
sadeqi.hadi@gmail.com
مرتضی
حبیبی سی سرا
دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
m.sisara@yahoo.com
10.22081/pwq.2019.66596
پرسش از «عقلانیت باور دینی» ذهن دینپژوهان، بهویژه بسیاری از فلاسفه دین را به خود معطوف کرده است. زمینۀ طرح این پرسش، مخصوصاً «معقولیت باور به خدا» را باید در مغربزمین جستوجو کرد. به چالش کشیده شدن مفاهیم بنیادین دینی، در کنار نارسایی برخی مفاهیم فلسفی، بسترساز تضارب آرا درباره اعتبار عقلانی باورهای دینی گردید. سؤال محوری در اینجا این است که: آیا اساساً یک باور دینی - و به طور خاص باور به خدا - میتواند معقول باشد یا این باور را باید بر مبنای دیگری تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش، تلاشهای بسیاری از سوی آن دسته از فلاسفه غربی که دین یکی از دغدغههای اصلی تفلسف آنها بوده، و نیز فیلسوفان برجسته مسلمان انجام شده است، که از جمله آن میتوان به آلوین پلانتینگا و علامه طباطبائی اشاره نمود. رسالت نوشتار فرارو، بررسی تطبیقی موضوع فوق و ارائه ادّله و نوع یا الگوی عقلانیتی است که این دو فیلسوف از باور دینی ارائه میدهند. در این مقاله از روش کتابخانهای با بهرهگیری از دو عنصر توصیف و تحلیل برای بررسی تطبیقی آرای علامه و پلانتینگا استفاده شده است. بخش اول این مقاله، راهکارهای پلانتینگا را در پاسخ به منتقدان باوری دینی مورد توجه قرار داده است و در بخش دوم، دیدگاه علامه و مدل وی از عقلانیت باور دینی بررسی میشود. پایانبخش این نوشتار نیز به جمعبندی و نتیجهگیری مقایسهای دیدگاههای این دو اندیشمند اختصاص یافته است.
باور دینی,شکّاکیت,عقلانیت,پلانتینگا,علّامهطباطبائی
https://pwq.bou.ac.ir/article_66596.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66596_6ca9f584255b22854192738dc6253caf.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
اندیشه فلسفی سنخیّت میان خدا و خلق؛ نقدها و پاسخها
117
141
FA
اعظم
عظیمی
کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
tahoor1390@gmail.com
عباس
جوارشکیان
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
javareshki@um.ac.ir
سیدمرتضی
حسینی شاهرودی
استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
10.22081/pwq.2019.66597
عدم درک صحیح از مسئلۀ سنخیّت میان خدا و خلق، موجب مطرح شدن اشکالاتی از سوی مخالفان شده است. تمامی این اشکالات در این سؤال اساسی خلاصه میشود که: چگونه سنخیّت میان خدا و خلق موجب تشبیه او به مخلوقات نمیگردد؟ در پاسخ به این سؤال با مراجعه به متون فلسفۀ اسلامی و استفاده از روش تحلیلی، درمییابیم که تنزّل معلول از علت ـ به عنوان یکی از مبانی اثبات سنخیّت - میان علل فاعلی ایجادی و معلولاتشان رخ میدهد، نه علل طبیعی، و خداوند در این مسئله، شباهتی با علل طبیعی ندارد. افزون بر این، او با شدّت وجودی خویش از سایر علل ایجادی نیز متمایز است. لازمۀ سنخیّت، واجب بودن ممکن و تعدد واجبالوجود نیست؛ زیرا وجود همانند ماهیت نیست تا لازم باشد در تمام مصادیقش، ذات خود را حفظ کند. قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست» شامل فاعل بالارادهای چون خداوند نیز میباشد؛ با این تفاوت که مالکیت خداوند بر وجودی که به مخلوقات عطا کرده، مالکیت حقیقی و برترین نوع مالکیت است. سنخیّت میان خالق و مخلوق از جهاتی و تباین میان این دو از جهات دیگر، مستلزم ترکیب در ذات خداوند نخواهد بود؛ زیرا این جهات هر دو به وجود برگشت میکنند که حقیقت واحدی است.
سنخیّت,علیّت,نظام تشکیکی وجود,مالکیّت حقیقی
https://pwq.bou.ac.ir/article_66597.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66597_c87cbeaf67adbd30892156eb7edd2ced.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی تقریرهای مهم برهان اخلاقی نظری بر وجود خدا با رویکرد عینیّت ارزشهای اخلاقی
143
181
FA
علیرضا
مصدقی حقیقی
دانشجوی دکتری دانشگاه پیام نور و مربی دانشگاه پیام نور
mosadeghi_110@yahoo.com
افلاطون
صادقی
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور.
a_sadeghi@pnu.ac.ir
محمد حسین
مهدوی نژاد
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور
اسماعیل
زارعی حاجیآبادی
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور
10.22081/pwq.2019.66598
براهین اخلاقی اثبات وجود خدا که از یک رشته مقدّمات با محتوای تجربه و اندیشه اخلاقی صورت یافتهاند، به برهان اخلاقی عملی و نظری تفکیک مییابند. برخی همچون کانت با استناد به اینکه اخلاق اساساً تعهّدی عقلانی است، بر ضرورت وجود قاعده اخلاقی در جهان هستی تأکید ورزیده، مدّعیاند فرد به دلیل عمل به ارزشهای اخلاقی، ناگزیر به پذیرش وجود خداوند است. منتقدان معتقدند اینگونه برهان از اثبات وجود خارجی خداوند ناتوان است؛ ازاینرو، برخی دیگر با تکیه بر وجود عینی ارزشهای اخلاقی، به ارائه برهانی نظری بر وجود خدا پرداختهاند که مقبولیّت بیشتری یافته است. مدّعا این است که رفتارهای اخلاقی انسانها در ادوار مختلف، مبتنی بر وجود مجموعهای از ارزشهای اخلاقی عامّ، جهانشمول و آفاقی است که صرفاً با در نظر گرفتن خدایی یگانه قابل تبیین است. بعضی دیگر نیز اساساً بر سرشت دینی الزام و انگیزش اخلاقی توجه نموده، بر این باورند که جز خداوند و اوامر او، هیچ نیرویی نمیتواند فاعل اخلاقی را به سوی انجام افعال اخلاقی ترغیب نماید. در مقاله حاضر، تقریرهای گوناگون برهان اخلاقی نظری مبتنی بر عینیّت ارزشهای اخلاقی بررسی و نقد میگردد. در ارزیابی کلّی نتیجه گرفته میشود هرچند اینگونه برهان از حیث سازگاری درونی و بیرونی دارای نقاط ضعف است، در تکمیل استدلالهای خداگرایانه حایز اهمیت است
خداوند,برهان اخلاقی,برهان نظری,عینیّت,ارزشهای اخلاقی,نظریه امر الهی
https://pwq.bou.ac.ir/article_66598.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66598_68c7373b856549d9613a39edeb8a85cd.pdf
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت
2008-9309
2783-4131
10
پاییز 97 _ مسلسل 37
2019
01
21
بررسی منشأ حقهای طبیعی بشر
183
208
FA
سید محمود
نبویان
دانشیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
10.22081/pwq.2019.66599
مسئله حق، یکی از مسائل مهم در زندگی اخلاقی، حقوقی و سیاسی بشر است و امروزه ادعای حق داشتن، در گستردهترین سطح خود در حال جریان است. حقهای گوناگون در حوزههای مختلف خانواده، اجتماع و در سطح بینالمللی مورد ادعا قرار میگیرد و در خصوص برخی از آنها - مانند حقوق بشر - ادعای طبیعی بودن میشود. اما آیا چنین ادعاهای گسترده، مبنایی عقلانی نیز دارد یا اینکه هر کس میتواند ادعای حق کند؟ فرض دوم مستلزم هرج و مرج در زندگی اجتماعی بشر و تحمیل خسارتهای گوناگون است؛ اما فرض اول، محل نزاع متفکران در حوزه مباحث فلسفه حق به شمار میآید. آیا خداوند مبنا و منشأ حقهای طبیعی بشر است یا نیاز بشر، طبیعت بشر و ... منشأ حق او هستند؟ در این نوشتار برخی از دیدگاههای مهم را درباره منشأ حقهای طبیعی بشر بررسی و در انتها دیدگاه مورد قبول (ملکیت تکوینی) را ارائه میکنیم.
حقّ,حقوق,فلسفة حقّ,حقّ طبیعی,منشأ حقّ
https://pwq.bou.ac.ir/article_66599.html
https://pwq.bou.ac.ir/article_66599_ab1d3dc077bbfc48bd3e3012eab57b99.pdf