ORIGINAL_ARTICLE
تأملی در حقیقت ادراک حسی بر اساس دیدگاههای شیخ اشراق و صدرالمتألهین
شیخ اشراق ادراک حسی را- دست کم در محدودة ابصار- از مقولة علم حضوری میداند. صدرالمتألهین با نقد دیدگاه وی، تصویری حصولی از ادراک حسی را میپذیرد. ایشان بر این باور است نفس در ادراک حسی صورتهایی مجرد را که مماثل با صورتهای موجودات مادی هستند در صقع خود انشا میکند. مطابق این بیان، محسوس بالذات از نگاه شیخ اشراق صورتِ خارجیِ مادی و از منظر صدرالمتألهین صورتِ ذهنیِ مجردِ مماثل با صورت خارجی مادی است. در این مقاله پس از تبیین مختصر دیدگاه شیخ اشراق دربارة حقیقت ادراک حسی، شش اشکال عمدة صدرالمتألهین بر دیدگاه مزبور را بررسی کرده و نشان دادهایم اشکالات مزبور دست کم با کمک مبانی حکمت متعالیه قابل پاسخ هستند. سپس با طرح برخی ایرادهای دیدگاه صدرالمتألهین ثابت کردهایم دیدگاه ایشان گرچه میتواند برای ادراک خیالی تبیینی مناسب به شمار آید، برای توجیه ادراک حسی ناکافی است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهد دیدگاه شیخ اشراق در زمینة ادراک حسی با کمک مبانی صدرالمتألهین قابل دفاع است و اندیشههای این دو حکیم برجسته، بیشتر مکمل هماند تا نافی یکدیگر.
https://pwq.bou.ac.ir/article_69651_680683c4370763a6c2f51a73eb21fa9a.pdf
2020-11-21
7
36
10.22081/pwq.2020.69651
صدرالمتألهین
شیخ اشراق
علم حضوری
علم حصولی
ادراک حسی
محمود
شریفی
mahmoodsharifi8595@gmail.com
1
دانشپژوه دکتری حکمت متعالیه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
AUTHOR
احمد
سعیدی
saeidi@iki.ac.ir
2
استادیار و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش فطرت در چهارچوب اخلاقی ملاصدرا بر اساس نظام وجودشناختی حکمت متعالیه
بسیاری از فیلسوفان اسلامی به وجود ادارکات فطری در بشر معتقدند. برخی صاحبنظران اندیشه اسلامی پذیرش ادارکات فطری اخلاقی را بهترین راه حل نسبیگرایی اخلاقی دانستهاند. در این نوشتار در پی یافتن پشتوانهای استوار برای اخلاق هستیم و آن را در نظام هستیشناختی ملاصدرا و نیز در مسئله فطرت جستوجو میکنیم. در این مقاله پس از مطابقت دیدگاه ملاصدرا با کاربردهای واژه فطرت به این نتیجه رسیدهایم که بنا بر اصول انسانشناختی حکمت متعالیه از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، جسمانیةالحدوثبودن نفس انسان فاقد پیشآوردههای حصولی است؛ اما بر مبنای اصول «مساوقت وجود و علم»، «علم بسیط مشترک بین انسانها» و نیز «علم معلول به ذات خود مستلزم علم به علت است» ادراک حضوری فطری قابل ثبات است. این ادراک حضوری و فطری به خداشناسی فطری منتهی میشود و این اصل پشتوانهای استوار برای گزارههای اخلاقی خواهد بود.
https://pwq.bou.ac.ir/article_69652_6279d758db7c9bb498f99ea13ec9d09b.pdf
2020-11-21
37
58
10.22081/pwq.2020.69652
فطرت
معرفت
علم حصولی
علم حضوری
اخلاق
علی
جهان
alijahanpars@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
جهانگیر
مسعودی
masoudi-g@ferdowsi.um.ac.ir
2
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
سیدمرتضی
حسینی
shahrudi@ferdowsium.ac.ir
3
استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
هویت در پستمدرنیسم و حکمت متعالیه
سنت فلسفی مسلمانان و اندیشه غربی، در دورانهای مختلف به گونهای در تقابل با یکدیگر به سر میبردند. با روی کار آمدن دوران مدرن و نمودار شدن دستاوردهای ملموس آن در صنعت و تکنولوژی، کم نبودند کسانی که نسبت به میراث فلسفی مسلمانان بدگمان شدند و موج غربگرایی دامنگیر آنها شد. اما این وضعیت خیلی به طول نکشید؛ به مرور در غرب اندیشمندانی ظهور کردند که سخن از بحران در علوم اروپایی راندند و موجی از مخالفت با مدرنیته را به راه انداختند. یکی از این جریانهای مخالف، پست مدرنیسم است که می توان آن را از آخرین دستاوردهای فلسفی غرب به حساب آورد. از سوی دیگر، حکمت متعالیه در میان مسلمانان، به عنوان مقبولترین و متقنترین سنت فلسفی معاصر تلقی میگردد. در این تحقیق تلاش شده است، تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یکی از مهمترین مسائل مطرح در مباحث فلسفی؛ یعنی مساله هویت انسانی را از منظر این دو گرایش فکری بررسی کنیم. هدف نویسنده از این نوشتار آن است که نشان دهد، غرب که روزگاری خود را داعیهدار انسان باوری میدانست، امروز برای انسان هویتی باقی نگذاشته و او را به دیده تحقیر مینگرد، در حالی که فلسفه ملاصدار، هویت انسانی را به دیده کرامت نگریسته و آن را دارای جنبههای متعالی و الهی میداند. در آخر به این جمع بندی خواهیم رسید که در تفکر غربی، هویت انسان، سرنوشتی جز یأس و سرگشتگی نخواهد داشت، اما در نگاه صدرایی، هویت الهی انسان در تکاپوی رسیدن به مقصد و مقصودی والا است
https://pwq.bou.ac.ir/article_69653_121d4a01ec7886fcc8969dcc0ae1867e.pdf
2020-11-21
59
82
10.22081/pwq.2020.69653
پست مدرنیسم
هویت
فوکو
حکمت متعالیه
ملاصدرا
محمد
عباسی
m.abbasi1001@gmail.com
1
کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
AUTHOR
حسن
عبدی
abdi@bou.ac.ir
2
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین چرایی بایستههای محبّت در قرآن بر اساس نفسشناسی ملاصدرا
بخشی از اوصافی که خداوند درباره مؤمنان در قرآن بیان داشته، ناظر به محبّت و ولایت است و به طور صریح بیان میکند که ایمان به خدا با محبّت به دشمن خدا قابل جمع نیست. در آیات متعددی مؤمنان از دوستی با اهل کتاب، مشرکان و کفّار نهی شدهاند. در این نوشتار پس از تبیین ارتباط ایمان و محبّت به خدا، چرایی تعارض آنها با محبّت غیرمؤمنان از منظر نفسشناسی ملاصدرا تبیین میگردد. ملاصدرا در برخی آثار خود به ایمان و آثار آن پرداخته و در مواضعی دیگر مباحث هستیشناختی محبّت را به میان آورده است. در این پژوهش با کمک تبیین نقش قلب به عنوان مرتبهای از وجود انسان که محل شناخت، ایمان و محبّت است، نحوه تأثیر و تأثّر ایمان و محبّت از یکدیگر را برای تبیین چرایی بایستههای محبت در قرآن بررسی میکنیم. از آنجا که نفس انسان امری مجرد و بسیط است، موطن امیال او از شناختهای او منقطع نیست. محبّتها و امیال انسان شناختهای او را تحت تأثیر قرارمیدهد، تا آنجا که میتواند چشم بصیر مؤمن را از ادراک حقیقت ناتوان کرده، او را به کفر بکشاند
https://pwq.bou.ac.ir/article_69654_107bf5312d1bd6695dde7aa3265c7b75.pdf
2020-11-21
83
112
10.22081/pwq.2020.69654
ایمان
محبّت
ملاصدرا
قرآن
حکمت متعالیه
حسن
معلمی
h.moallemi57@gmail.com
1
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
AUTHOR
سمیه السادات
ملاباشی
andishem118@gmail.com
2
دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی «اتصال جسم طبیعی» در فلسفه اسلامی با مفهوم «میدان» در فیزیک جدید
جسم نزد بسیاری از فیلسوفان یونانی همچون ارسطو و حکمای اسلامی همچون ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا پیوسته «متصل» است که البته این دیدگاه، نظر ذرهگرایان را که قایل به گسستگی جسم هستند، نفی میکند. با توجه به اینکه آخرین یافتههای فیزیک جدید نیز با دیدگاه پیوستگی جسم مقارنه دارد، ما در این مقاله برآنیم وجوه تقارن میان دیدگاه غالب در فلسفه اسلامی و فیزیک جدید در خصوص پیوستگی جسم طبیعی را کاوش کنیم. این وجوه عبارتاند از: پیوستگی میدانهای بنیادین طبیعت در مدل استاندارد ذرات بنیادی، وجود حد یا جزء مشترک در مفهوم فلسفی «اتصال» و نیز «میدان» در فیزیک جدید که در قالب انتگرال فوریه یا جمع پیوسته امواج و میدانهای ساده جزئی قابل تبیین است. علاوه بر این در این خصوص نیز بحث خواهد شد که مفهوم خلأ کامل (هیچ یا عدم) که بر اساس دیدگاه ذرهگرایی است، هم در فلسفه اسلامی و هم در فیزیک جدید- که در آن خلأ موجودی نه تنها خالی بلکه پیوسته و غنی است- طرد میشود.
https://pwq.bou.ac.ir/article_69655_acfdac03f38a543ec4c00c52d8b7eea6.pdf
2020-11-21
113
140
10.22081/pwq.2020.69655
جسم طبیعی
اتصال
خلأ
نظریه میدان
فلسفه اسلامی
فیزیک جدید
فرید
حجتی
dr.faridhojjati@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم
AUTHOR
مهدی
منفرد
mmonfared86@gmail.com
2
استادیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه قم
AUTHOR
حبیب الله
رزمی
razmi@qom.ac.ir
3
استاد و عضو هیئت علمی گروه فیزیک دانشگاه قم
AUTHOR
عسگر
دیرباز
a.dirbaz5597@gmail.com
4
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه قم
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی
فهم مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی در توصیف و تحلیل علم اجتماعی با رویکرد اسلامی و چگونگی رشد و توسعه آن از آنچه بود و آنچه باید باشد، حائز اهمیت ویژهای است. مسئله اصلی این است که چه مناسباتی بین حکمت متعالیه و علم اجتماعی وجود دارد و حکمت متعالیه چه تأثیری بر آن داشته یا چه ظرفیتهایی برای آن دارد؟ پاسخ به این پرسش منوط به بررسی تأثیر حکمت متعالیه بر علم اجتماعی در سه ساحت نظری یعنی مبانی عمیق و عام علم اجتماعی اسلامی، فلسفه علوم اجتماعی و ساحت مفاهیم، مسائل و حوزههای علم اجتماعی اسلامی است. این تحقیق با روش اسنادی و تفسیر و تحلیل محتوای متون مربوط به حکمت متعالیه قابل انجام است. هر یک از مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی تأثیرات خاصی بر علم اجتماعی اسلامی داشته و سبب هماهنگی و انسجام علم اجتماعی با حکمت نظری و عملی از جهت موضوع، مفاهیم، مسائل و روش شده است.
https://pwq.bou.ac.ir/article_69656_0e7027f4e123b46e7157a7307d3bbf7f.pdf
2020-11-21
140
170
10.22081/pwq.2020.69656
حکمت متعالیه
علم اجتماعی
فلسفه علوم اجتماعی
ملاصدرا
نصرالله
آقاجانی
nasraqajani@gmail.com
1
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
AUTHOR