حقیقت سیال انسان در پرتو حرکت جوهری صدرایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه شهید مدنی تبریز

10.22081/pwq.2018.66066

چکیده

در ﻣﻴﺎن ﻣﺠﻤﻮع کائنات، «اﻧﺴﺎن»، کانون توجه اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان، ﻓﻼﺳﻔﻪ و ﻋﺮﻓﺎ بوده، ایشان سعی در ﺷﻨﺎﺧﺖ اﺑﻌﺎد وﺟﻮدی او داﺷﺘﻪ‏اند و روح اﻧﺴﺎن را از نظر ذات، ﺻﻔﺎت و اﻓﻌﺎل، ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺠﻠﻲ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺧﻮاﻧﺪﻩ‌اﻧﺪ؛ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ که ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﻔﺲ، ﻣﻘﺪم ﺑﺮ ﻣﻌﺮﻓﺖ رب و ﻳﻜﻲ از راه‌های ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻗﺮار دادﻩ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. در این میان، صدرالمتألهین، انسان را نسخه عنصری جامع جمیع عوالم معرفی کرده، حقیقت او را نفس ناطقه‌اش می‌داند که قابلیت تبدیل شدن به نفس قدسی را دارد. این حکیم متأله معتقد است حقیقت این عصاره خلقت به ‌طور کامل قابل شناسایی نیست؛ زیرا طبق حرکت جوهری، نفس، مدام در حال تغییر و اشتداد بوده، آناً فآناً در حال شدن و رسیدن به کمال مطلوب است و هر آن در حال آمد و شد در اکوان مختلف وجودی است؛ لذا ماهیت ثابت مشخصی برای او قابل لحاظ نخواهد بود. پس بدیهی است شناخت حقیقت چنین موجودی که در مرتبه‌ای خاص توقف ندارد و همواره در حال تحول و تکامل است، بسیار دشوار بوده، همین صعوبت، سبب ظهور دیدگاه‌های مختلف گردیده است. اما از آنجا که لازمه هر حرکتی غایت و جهت است، هرچند نفس انسانی ماهیت ثابتی ندارد، به سوی غایت و ثباتی رو می‌نهد و از نظر صدرا رسیدن به مدارج بالاتر و مقام عندیت، غایت اوست. در این نوشتار بر آنیم تا حقیقت سیال انسان را در پرتو حرکت جوهری، و مثال خدا شدن او را با توجه به نظام فلسفی صدرالمتألهین، با روش تحلیلی ـ توصیفی بررسی کرده، نتایج مترتب بر آن را ترسیم نماییم

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Dynamic Nature of Human Being in the Shadow of Substantial Movement

نویسنده [English]

  • Fatemeh Mirzapoor
Dynamic Nature of Human Being in the Shadow of Substantial Movement
چکیده [English]

Among all creatures, human being has been the focus of scholar, philosophers and mystics` attention and they have sought to understand human existential dimensions and have described the human spirit as God`s manifestation of essence, attributes and actions; on this basis, one`s knowledge of human soul has been known as a necessary ground for one`s knowledge of God and one of the ways for knowing God. Meanwhile, Sadr al-Muta'llihin has introduced man as a comprehensive elemental version of all the worlds, and viewed man`s rational soul to be his/her reality and capable of becoming a holy soul. This theist philosopher believes that the essence of this creature is not fully recognizable because, according to the theory of substantial movement, the soul is constantly changing and transforming, and this becoming and turning is in process instance to instance toward its final end. One, therefore, cannot consider a stable and fixed essence for it. So obviously, it is very difficult to recognize the true essence of such a creature that does not stop in a particular order and is constantly evolving and developing; it is the fact leading to different perspectives. Since, however, it is necessary for each movement to have an end and a direction, human soul, regardless of its being of no fixed essence, has its own end as high degree and indiyat. In this paper, with an analytical and descriptive method, we examine the dynamic reality of human being in the light of substantial movement and its being an example for God as understood in philosophical system of Mulla Sadra

کلیدواژه‌ها [English]

  • Human Being
  • Khalifatullah
  • Human Essence
  • End
  • Identity
  • Mulla Sadra