هویت در پست‎مدرنیسم و حکمت متعالیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

2 استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

10.22081/pwq.2020.69653

چکیده

سنت فلسفی مسلمانان و اندیشه غربی، در دوران‌های مختلف به گونه‌ای در تقابل با یکدیگر به سر می‌بردند. با روی کار آمدن دوران مدرن و نمودار شدن دستاوردهای ملموس آن در صنعت و تکنولوژی، کم نبودند کسانی که نسبت به میراث فلسفی مسلمانان بدگمان شدند و موج غرب‌گرایی دامن‌گیر آن‌ها شد. اما این وضعیت خیلی به طول نکشید؛ به مرور در غرب اندیشمندانی ظهور کردند که سخن از بحران در علوم اروپایی راندند و موجی از مخالفت با مدرنیته را به راه انداختند. یکی از این جریان‌های مخالف، پست مدرنیسم است که می توان آن را از آخرین دستاوردهای فلسفی غرب به حساب آورد. از سوی دیگر، حکمت متعالیه در میان مسلمانان، به عنوان مقبول‌ترین و متقن‌ترین سنت فلسفی معاصر تلقی می‌گردد. در این تحقیق تلاش شده است، تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یکی از مهمترین مسائل مطرح در مباحث فلسفی؛ یعنی مساله هویت انسانی را از منظر این دو گرایش فکری بررسی کنیم. هدف نویسنده از این نوشتار آن است که نشان دهد، غرب که روزگاری خود را داعیه‌دار انسان باوری می‌دانست، امروز برای انسان هویتی باقی نگذاشته و او را به دیده تحقیر می‌نگرد، در حالی که فلسفه ملاصدار، هویت انسانی را به دیده کرامت نگریسته و آن را دارای جنبه‌های متعالی و الهی می‌داند. در آخر به این جمع بندی خواهیم رسید که در تفکر غربی، هویت انسان، سرنوشتی جز یأس و سرگشتگی نخواهد داشت، اما در نگاه صدرایی، هویت الهی انسان در تکاپوی رسیدن به مقصد و مقصودی والا است

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Identity in Postmodernism and the Transcendent Wisdom

نویسندگان [English]

  • Mohammad Abbasi 1
  • Hassan Abdi 2
1 AM, Baqir Al-Olum University
2 Assistant professor, Baqir Al-Olum University
چکیده [English]

The philosophical tradition of Muslims and Western thought were standing against each other at different times. With the advent of the modern era and the manifestation of its tangible achievements in industry and technology, there were many who became skeptical of the philosophical heritage of Muslims and a wave of Occidentalism spread. But this situation did not last long; gradually, thinkers emerged in the West who spoke of the crisis in European science and set off a wave of opposition to modernity. One of these opposing currents is postmodernism, which can be considered one of the latest philosophical achievements of the West. On the other hand, transcendent wisdom is considered among Muslims as the most accepted and convincing contemporary philosophical tradition. In this research, an attempt has been made to use one of the most important issues in philosophical discussions using the descriptive-analytical method; That is, to examine the issue of human identity from the perspective of these two intellectual tendencies. The author's aim in this article is to show that the West, which once considered itself a claimant of humanism, today leaves no identity for man and views him as humiliated, while Mulla Sadar's philosophy views human identity as dignified and that considers it to have transcendent and divine aspects. In the end, we will come to the conclusion that in Western thought, human identity will have no destiny other than despair and bewilderment, but in Sadra's view, the divine identity of man is in the pursuit of a sublime goal

کلیدواژه‌ها [English]

  • Postmodernism
  • Identity
  • Foucault
  • Transcendent Wisdom
  • Mulla Sadra

عنوان مقاله [العربیة]

الهویة فی ما بعد الحداثة والحکمة المتعالیة

چکیده [العربیة]

کان الفکر الفلسفی بین المسلمین والفکر الغربی على طرفی نقیض فی أوقات مختلفة. مع ظهور العصر الحدیث وظهور الإنجازات الملموسة فی الصناعة والتکنولوجیا، کان هناک الکثیر من المتشککین فی تراث المسلمین الفلسفیة وانتشرت موجة من الاجتذاب للفکر الغرب الفلسفی. لکن هذا الوضع لم یدم طویلاً. وتدریجیاً، ظهر مفکرون فی الغرب تحدثوا عن أزمة العلوم الأوروبیة وأطلقوا موجة من معارضة الحداثة. إحدى هذه التیارات المتعارضة هی ما بعد الحداثة، والتی یمکن اعتبارها واحدة من أحدث الإنجازات الفلسفیة للغرب. من ناحیة أخرى، تعتبر الحکمة المتعالیة بین المسلمین أکثر المدارس الفلسفیة المعاصرة قبولاً وإقناعاً. فی هذا البحث، جرت محاولة لاستخدام أحد أهم القضایا فی المناقشات الفلسفیة باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی. أی لدراسة قضیة الهویة الإنسانیة من منظور هذین الاتجاهین الفکریین. هدف المؤلف فی هذا المقال هو إظهار أن الغرب، الذی کان یعتبر نفسه یوماً ما مدعیاً للإنسانیة (او الإنسانویة، لا یترک الیوم هویة للإنسان وینظر إلیه بازدراء، بینما تنظر فلسفة الملا صدرا إلى الهویة الإنسانیة بکرامة ویعتبرها ذات جوانب سامیة وإلهیة. فی النهایة، سنصل إلى نتیجة مفادها أنه فی الفکر الغربی، لن یکون للهویة الإنسانیة أی مصیر سوى الیأس والخُسران، ولکن فی نظر الملاصدرا، فإن الهویة الإلهیة للإنسان هی فی السعی وراء هدف سامٍ ونبیل.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • مابعد الحداثة
  • الهویة
  • فوکو
  • الحکمة المتعالیة
  • الملاصدرا