جاری نبودن برهان لمی در علوم حقیقی از نظر علامه طباطبایی و انحصار جریان برهان انی مطلق از نوع سوم در آنها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

داور فصلنامه ، استاد و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

10.22081/pwq.2024.76048

چکیده

در منطق، هر چند برهان به لمی و اقسام آن و به انی و اقسام آن تقسیم می‌شود و انی هم خود به انی مطلق و دلیل تقسیم می‌پذیرد، ولی درستی همه اقسام و معتبر بودن آنها به‌گونه بالذات نیست. بلکه گاه برخی از اقسام بالعرض توجیه‌پذیر و معتبرند. ازاین‌رو با مداقه در قواعد برهان معلوم می‌شود که تنها برهان لمی و برهان انی مطلق از نوع سوم بالذات برهانند و سایر اقسام برهان نیستند، جز به‌نحو بالعرض.
در این تحقیق با روش تحلیلی برهانی نشان می‌دهیم که برهان لمی از نظر علامه طباطبایی در فلسفه و سایر علوم که در صدد اثبات اعراض ذاتیه موضوعند، جاری نیست. عرض ذاتی در این مبنا آن است که «با وضع موضوع وضع و با رفع آن رفع» می‌شود. البته با برهان لمی می‌توان برای موضوعات علوم، محمولاتی را به‌عنوان عرض غریب اثبات کرد. ولی در فلسفه ممکن نیست با برهان لمی محمولی را به‌عنوان عرض ذاتی یا عرض غریب برای موضوعش که موجود بما هو موجود است اثبات کرد؛ چراکه موجود معلول علتی نیست. بنابراین تنها برهان جاری در فلسفه و سایر علوم برهان انی مطلق از نوع سوم است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Non-Validity of a Priori Proof in Real Sciences According to ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī and the Exclusivity of the “Absolute a Posteriori Proof of the Third Kind” in it

نویسنده [English]

  • Askari Soleymani Amiri
Professor and Faculty Member of Imam Khomeini Institute for Education and Research
چکیده [English]

 In logic, a proof is categorized into a priori and its types, as well as a posteriori and its types, which further divides into absolute a posteriori and argument. But the validity and credibility of all these types is not inherent, as some are accidentally justifiable and valid. Through an examination of the rules of proof (burhān), it becomes apparent that only the ‘a priori proof’ and ‘the absolute a posteriori proof of the third kind’ are proofs by essence, and other types are not proofs (burhān), except in an accidental sense. This research, providing proofs and utilizing an analytical approach, demonstrates that, according to ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī, a prior proof is not applicable in philosophy and other sciences that deal with the establishment of essential accidents of the subject. Based on this foundation, an essential accident is that which is posited by positing the subject and removed by removing it. A priori proof can prove predicates as non-essential accidents for the subjects in the sciences. But, through a priori proof, it is not possible in philosophy to prove a predicate as an essential or non-essential accident for its subject which is existent in so far as it is an existent. This is because the existent is not the effect of a cause. Therefore, the only valid proof in philosophy and other sciences is the absolute a posteriori proof of the third kind.

کلیدواژه‌ها [English]

  • a Priori Proof
  • Absolute a Posteriori Proof of the Third Kind
  • General Concomitants
  • Demonstrative Sciences
  • ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī

عنوان مقاله [العربیة]

عدم جریان البرهان اللمّی فی العلوم الحقیقیّة من منظور العلاّمة الطباطبائی وجریان البرهان الإنّی المطلق من النوع الثالث فیها بشکل حصریّ

چکیده [العربیة]

رغم أنّ البرهان ینقسم فی المنطق إلى لمـّی وإنّی، واللمّی إلى عدّة أقسام، والإنّی إلى إنّی مطلق وإنّی دلیل، إلاّ أنّ صحّة هذه الأقسام واعتبارها لا یکونان بالذات فیها جمیعًا، بل إنّ بعض هذه الأقسام تکون معتبرة بالعرض؛ ولهذا، یتبیّن لنا من خلال التدقیق فی قواعد البرهان أنّ البرهانین اللمّی والإنّی المطلق من النوع الثالث هما لوحدهما برهانان بالذات؛ فی حین، لا تُعدّ بقیّة الأقسام براهین إلاّ بالعرض.
وسنعمد فی هذه الدراسة ـ اعتمادًا على المنهج التحلیلی البرهانی ـ إلى بیان أنّ البرهان اللمّی من منظور العلاّمة الطباطبائی1 لا یجری فی الفلسفة وبقیّة العلوم التی تسعى إلى إثبات الأعراض الذاتیّة للموضوع، حیث یُراد من العرض الذاتی بحسب هذا المبنى هو الذی «یوضع بوضع الموضوع ویرتفع بارتفاعه»؛ أجل، یُمکننا الاستفادة من البرهان اللمّی من أجل أن نُثبت لموضوعات العلوم محمولاتٍ من قبیل الأعراض الغریبة، لکنّنا لا نستطیع التوسّل بهذا البرهان فی الفلسفة، لکی نُثبت لموضوعها ـ الذی هو الموجود بما هو موجود ـ أیّ محمول، سواءً کان عرضًا ذاتیًّا أو غریبًا؛ لأنّ الموجود (بما هو موجود) لا یکون معلولاً لأیّة علّة؛ وبالتالی، فإنّ البرهان الوحید الذی یجری فی الفلسفة وبقیّة العلوم (البرهانیّة) هو البرهان الإنّی المطلق من النوع الثالث.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • البرهان اللمّی
  • البرهان الإنّی من النوع الثالث
  • اللوازم العامّة
  • العلوم البرهانیّة
  • العلاّمة الطباطبائی
  • ابن سینا، محمدبن‌عبدالله (1375). الشفاء (البرهان). قاهره: نشر وزارۀ التربیۀ و التعلیم.
  • جوادی آملی، عبدالله (1393). رحیق مختوم (ج1). قم: مرکز نشر اسراء.
  • حلی، حسن‌بن‌مطهر (1388). الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید. قم: انتشارات بیدار.
  • سلیمانی امیری و عسکری (1396). معیار دانش (ج2). قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;.
  • صدرالدین شیرازی، محمد (1981م). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (ج1). بیروت: دار التراث العربی.
  • طباطبایی، سید محمدحسین (1362). نهایة الحکمة. قم: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین.
  • مصباح یزدی، محمدتقی (1405ق). تعلیقة علی نهایة الحکمة. قم: مؤسسۀ فی سبیل الحق.