بررسی مبنای متفاوت ‌بودن معنا، مفهوم و مصداق در تفسیر عینیت از اصالت وجود صدرایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ایران

چکیده

مسئله‌ اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، یکی از مهم‌‌ترین مباحث فلسفه‌ اسلامی و زیربنای بسیاری از مسائل حکمت متعالیه و مرز بین فیلسوفان اسلامی و غرب می‌باشد که طرح آن به عنوان یکی از پایه‌ها و مبانی فلسفه اسلامی، از ابتکارات و افتخارات صدرالمتألهین است. در عصر حاضر، در تفسیر اصالت وجود صدرالمتألهین اختلاف است؛ به‌طوری‌که برخی هم مفهوم ماهوی را حقیقتاً و بالذات قابل صدق بر واقعیت خارجی می‌دانند و هم واقعیت خارجی را از سنخ ماهیت می‌دانند، یعنی علاوه بر صدق حقیقی مفهوم ماهوی بر خارج، به عینیت خارجی ماهیت قائل‌‌‌‌‌‌‌اند و در عین‌حال آن را با اعتباریت ماهیت منافی نمی‌دانند. برخی نه به عینیت ماهیت قائل‌اند و نه حتی مفهوم ماهوی را حقیقتاً و بالذات قابل صدق بر واقعیت خارجی می‌دانند. برخی نیز به عینیت ماهیت قائل نیستند، اما مفهوم ماهوی را حقیقتاً و بالذات بر واقعیت خارجی صادق می‌دانند؛ یعنی، بعضی ماهیت را حد وجود دانسته، بعضی تصور و خیال الوجود و بعضی عین و متن وجود. پژوهش حاضر به بررسی برداشت عینیت از ماهیت پرداخته با عنوان تفسیر عینیت از آن یاد کرده است و با روشی توصیفی- تحلیلی، و با هدف تبیین اصالت وجود صدرایی، به بررسی یکی از مبانی تفسیر عینیت از اصالت وجود صدرایی پرداخته است. در تفسیر عینیت، وجود با ماهیت مقایسه شده و احکام وجود به ماهیت نسبت داده شده است و یکی از مبانی‌ که توانسته اجازه چنین مقایسه نادرستی را صادر نماید، متفاوت بودن معنا از مفهوم و مصداق، در دیدگاه صاحب تفسیر عینیت است. نوشته پیش‌رو مبنای مذکور را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌ است که: 1. «موجود» مشترک در دو اصطلاح «صدق بالذات» و «هویت خارجی» است و بنابر اصالت وجود، هرچند موجود به اصطلاح اول (صدق بالذات) بر «ماهیت» صادق است، ولی موجود به اصطلاح دوم (هویت خارجی) بر آن صدق نمی‌‌کند، ولی هر دو اصطلاح موجود، بر «وجود» صادق است. 2. در تفسیر عینیت از موجود به معنای اول بودن ماهیتْ، به موجود به معنای دوم بودن ماهیتْ رسیده است و حال آنکه جایگاه ماهیت فقط ذهن است و شیئیت آن فقط مفهومى بوده و شأن آن فقط حکایت از واقعیت خارجى است و سهم آن از واقعیت خارجى فقط صدق حقیقى بر آن و اتحاد با آن است (موجود به معنی اول)، نه اینکه خودِ همان واقعیت خارجى باشد (موجود به معنی دوم). 3. تفاوت بین مفهوم، معنی و مصداق، صحیح نیست؛ زیرا معنا، مصداق نبوده و همان مفهوم است و اختلاف آنها اعتباری است.
4. تفاوت بین مفهوم، معنا و مصداق،‌ بر طبق دستگاه تفسیر عینیت نیز نمی‌‌تواند صحیح باشد؛ زیرا بر طبق دستگاه تفسیر عینیت، معنا به مصداق رجوع می‌‌کند و نمی‌توان آن را امری جدای از مصداق در نظر گرفت. 5. «مفهوم» از
آن جهت که «کلی» است، حیث حاکویت دارد و حاکی است و از این جهت که به وجودی عینی و شخصی «موجود» است، همواره محکی است و در تفسیر مذکور این دو حیث‌‌های مفهوم به عنوان دو امر جدای از هم انگاشته شده
است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Examining the Differential Basis of Meaning, Concept, and Referent in the Objectivist Interpretation of Ṣadrian Primacy of Existence

نویسنده [English]

  • Mokhtar Ali Rezaei
Assistant Professor, Imam Khomeini Educational and Research Institute, Qom, Iran.
چکیده [English]

The doctrine of the primacy of existence (aṣālat wujūd) and the mentality of quiddity (iʿtibārīyat māhīyyat) is among the most critical discussions in Islamic philosophy, forming the foundation of numerous issues in Transcendent Theosophy (ḥikmat mutaʿāliyah) and demarcating a boundary between Islamic and Western philosophers. Its formulation as a cornerstone of Islamic philosophy is one of the groundbreaking achievements of Ṣadr Muta’allihīn (Mulla Sadra). Contemporary interpretations of Ṣadra’s primacy of existence diverge significantly. Some hold that quidditative concepts (mafhūm māhūwī) are truly and intrinsically applicable to external reality (wāqiʿ khārijī), considering external reality itself to be of the nature of quiddity (sankh māhīyyah). They affirm both the true applicability of quidditative concepts to the external world and the objective reality of quiddity, without seeing this as incompatible with the mentality of quiddity. Others reject both the objective reality of quiddity and even the true applicability of quidditative concepts to external reality. A third group denies the objective reality of quiddity but accepts that quidditative concepts are truly and intrinsically applicable to external reality. Thus, some regard quiddity as the limit of existence (ḥadd wujūd), others as a mental abstraction (taṣawwur wa khayāl wujūd), and still others as identical to existence itself (ʿayn wa matn wujūd). This study examines the objectivist interpretation (tafsīr ʿayniyyat) of quiddity—wherein existence is compared to quiddity, and the attributes of existence are ascribed to quiddity—and investigates one of its underlying premises: the differentiation between meaning (maʿnā), concept (mafhūm), and referent (miṣdāq). The study employs a descriptive-analytical method to clarify Ṣadra’s doctrine of the primacy of existence and critiques
the objectivist interpretation. Key findings include: 1. The term “existent” (mawjūd) is common to two usages: (1) true applicability (ṣidq bi dhāt) and (2) external reality (huvīyyat khāriji). According to the primacy of existence, while mawjūd in the first sense applies to quiddity, mawjūd in the second sense does not—yet both usages apply to existence. 2. The objectivist interpretation conflates these two meanings, erroneously concluding that quiddity is externally real (mawjūd bi maʿnā thānī), whereas quiddity’s proper domain is the mind (dhihn). Its thingness (shayʾīyyat) is conceptual, serving only to represent external reality (ḥikāyah ʿan wāqiʿ khārijī). Its relation to reality is limited to true applicability and union with it (ittiḥād bih), not being identical to it (ʿayn wāqiʿ). 3. The distinction between concept, meaning, and referent is invalid, as meaning is not the referent but rather the concept itself. Their differentiation is purely notional (iʿtibārī). 4. Even within the objectivist framework, this distinction fails, because meaning (maʿnā) refers back to the referent (miṣdāq) and cannot be considered independent of it. 5. A concept (mafhūm), qua universal (kullī), has a representational aspect (ḥaythīyyat ḥākiyyah), but qua instantiated in an external, individual existent (mawjūd ʿaynī shakhṣī), it is always what is represented (maḥkī ʿalayh). The objectivist interpretation erroneously treats these two aspects as separate.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Primacy of existence (aṣālat wujūd)
  • Mulla Sadra (Ṣadr Mutaʾallihīn)
  • objectivist interpretation (tafsīr ʿayniyyat)
  • existence (wujūd)
  • quiddity (māhīyyah)
  • meaning (maʿnā)
  • concept (mafhūm)
  • referent (miṣdāq)
قرآن کریم.
آملی، شمس‌الدین محمد بن محمود (1379ق). نفایس الفنون فی عرایس العیون. تصحیح: سید ابراهیم میانجی. تهران: کتابفروشی اسلامیه، ج2.
ابن سینا (1379). النجاة من الغرق فى بحر الضلالات. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
ابن سینا (1404ق). التعلیقات. بیروت: مکتبة الاعلام الاسلامى.
ابن‌اثیر (1367). النهایة فی غریب الحدیث و الأثر. قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج 3-5، چاپ چهارم.
ابن‌رشد، محمد بن احمد (بی‌تا). تلخیص مابعدالطبیعه. تحقیق و مقدمه عثمان امین. حکمت.
ابن‌سینا (1381).‌ الاشارات و التنبیهات. تحقیق: مجتبی زارعی. قم: بوستان کتاب.
ابن‌منظور، محمد بن مکرم (1414ق). لسان ‌العرب.‌ بیروت: دار صادر، ج 3.
اخوان الصفا (1412ق). رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء. بیروت: الدار الاسلامیة، ج1.
ارسطو (1385). متافیزیک (مابعد‌الطبیعة). ترجمه شرف‌الدین خراسانی. تهران: حکمت، چاپ چهارم.
اسماعیلی، مسعود (1389). معقول ثانی فلسفی در فلسفه اسلامی؛ سیر بحث در تاریخ و نقد تحلیل مسأله. قم:‌ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
بستانی، فواد افرام (1379). فرهنگ ابجدی. تهران: اسلامی، چاپ دوم.
جرجانی، شریف علی بن محمد (1408ق). التعریفات. بیروت- لبنان: دارالکتب العلمیة، چاپ سوم.
حسینی‌ یزدی، مولی عبد‌الله بن شهاب‌الدین (1412ق). الحاشیة علی تهذیب ‌المنطق. قم: نشر اسلامی، چاپ دوم.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق). المفردات فی غریب القرآن. تحقیق: صفوان عدنان داودى. بیروت: دارالعلم الدار الشامیة.
سبزواری، هادی بن مهدی (1369). شرح ‌المنظومة (تعلیقات حسن‌زاده). تحقیق مسعود طالبی. تهران: ناب، ج 1.
سهروردی، یحیی بن حبش (1375). مجموعه مصنفات شیخ اشراق. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چاپ دوم، ج2.
شریف ‌طباطبایی، محمدباقر (بی‌تا). شرح تهذیب المنطق للتفتازانی. بی‌جا: بی‌نا.
شیخ اشراق (1373).‌ حکمة الاشراق. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چاپ دوم.
صدرالمتألهین (1360). الشواهد الربوبیة فى المناهج السلوکیة. مشهد: المرکز الجامعى للنشر، چاپ دوم.
صدرالمتألهین (1363). مشاعر. تهران: طهوری، چاپ دوم.
صدرالمتألهین (1981م). الحکمة المتعالیة فى الاسفار الاربعة العقلیة. بیروت: دار احیاء التراث، چاپ سوم، ج1-2.
طباطبائی، سید محمدحسین (1378). نهایة ‌الحکمة. تصحیح و تعلیق غلامرضا فیاضی. قم: موسسه امام خمینی، ج1.
عبودیت، عبد‌الرسول (1385). درآمدی به نظام حکمت صدرائی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
فارابی، ابونصر (بی‌تا). کتاب الحروف‏. بی‌جا: انتشارات دارالمشرق‏.
فنائی اشکوری، محمد (1375). معقول ثانی؛ تحلیلی از انواع مفاهیم کلی در فلسفه اسلامی و غربی. قم: موسسه امام خمینی.
فیاضی، غلامرضا (1386). درآمدی بر معرفت‌شناسی. تدوین و نگارش: مرتضی رضائی و احمد حسین شریفی. قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
فیاضی، غلامرضا (1387). هستی و چیستی در مکتب صدرائی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
فیاضی، غلامرضا (بی‌تا). نقد تاریخ فلسفه‌ غرب. بی‌جا: بی‌نا.
فیومی، احمد بن محمد (بی‌تا). مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی. بی‌جا: بی‌نا.
قطب‌الدین شیرازى (1383). شرح حکمة الاشراق. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الانوار الجامعة لدرر الأئمة الأطهار. بیروت- لبنان: دار احیاء التراث العربی،
ج 64، چاپ دوم.
مصباح یزدی، محمدتقی (1378). آموزش فلسفه. تهران: بین‌الملل، ج1.
مطهری، مرتضی (بی‌تا). مقالات فلسفی. بی‌جا: حکمت.
نبویان، محمدمهدی (1395). جستارهایی در فلسفه اسلامی مشتمل بر آراء اختصاصی آیت‌الله فیاضی. قم:‌ مجمع عالی حکمت، ج1،‌ چاپ دوم.
نوری، آخوند ملاعلی (بی‌تا). رساله‌ بسیط الحقیقه و وحدت وجود. تهران: انجمن اسلامی حکمت و فلسفه‌ ایران.