واکاوی مفهوم ایدئولوژی در اندیشۀ شریعتی و سروش

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه پیام نور/گروه فلسفه و کلام اسلامی

2 دانشیار دانشگاه تهران

3 استادیار دانشگاه پیام نور/گروه فلسفه و کلام اسلامی

4 عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور

چکیده

ایدئولوژی در حوزه‌های مختلف علوم انسانی، مانند فلسفه، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و دین‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. هدف از این پژوهش واکاوی ایدئولوژی در اندیشۀ شریعتی وسروش است، و به دنبال پاسخ به این سئوالات است: ایدئولوژی در هر یک از حوزه‌های مذکور به چه معنا است؟ سروش و شریعتی، هریک، در کدام‌یک از این حوزه‌ها جای دارند؟ آیا سروش در نقد شریعتی راه را به درستی رفته است؟ در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، نتیجه گرفته شده است که فلسفه ایدئولوژی را به معنای مبنای تجربی اندیشه‌ها یا آگاهی کاذب دانسته و جامعه‌شناسی آن را به معنای مبنای واقعیت اجتماعی یا آگاهی راستین تلقی نموده است. سروش، با غفلت از گسترۀ معنایی ایدئولوژی، نقشی ابزاری و گزینشی عمل نمودن به آن داده است و به نفی همۀ ایدئولوژی‌ها و به نقد اندیشۀ شریعتی پرداخته است، در حالی که شریعتی ایدئولوژی را بیان‌کنندۀ یک واقعیت اجتماعی می‌داند و نقشی پویا و حرکت‌آفرین به آن می‌دهد و، با عنصر اجتهاد، آن را از خطر ایستایی و دگم‌اندیشی دور می‌داند. لذا، وجود ایدئولوژی را ضرورت همۀ جوامع بشری در همۀ اعصار می‌داند و صلای پایان ایدئولوژی‌ها را از توطئه‌های نظام سلطه سرمی‌دهد، هرچند شریعتی نیز در مفهوم و مصداق ایدئولوژی دچار مغالطاتی شده است

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Exploration of Ideology in Thoughts of Shariati and Soroush

نویسندگان [English]

  • Ali Alamolhuda 1
  • Ebrahim Fayyaz 2
  • Hamid Reza Ziyayi 3
  • Ali Vaezi 4
1 associate professor in Payame Noor University
2 associate professor in Tehran University
3 assistant professor in Payame Noor University
4 faculty member of Payame Noor University
چکیده [English]

Ideology is subject-matter in various fields of humanities including philosophy, sociology, political sciences, and religious studies. This inquiry is intended to explore ideology in the thought of Shariati and Soroush aims to give responses to following questions: what is meant by ideology in above-mentioned arenas. To which of them does each of these thinkers belong? Has Soroush taken a proper approach in his critique on Shariati? The findings of present paper show that philosophy holds ideology as a wrong experimental foundation for thoughts and awareness and sociology regards it be proper basis for social fact. Neglecting the meaning extent of ideology, Soroush has given an instrumental role and selectivity to ideology and negated all ideologies and criticized Shariati’s thoughts whereas the latter considers ideology as expressing a social fact and thus gives it a dynamic role and driving force, which due to the element of ejtehad (methodic independent thought in religious matters) can avoid dogmatism and static mind. Although Shariati has committed in determining the concept and reality of ideology, he regards it as necessary element for all human societies throughout the ages so much so that he considers the end of ideologies as echo of the conspiracies made by dominant systems of rule

کلیدواژه‌ها [English]

  • ideology
  • Marx
  • Soroush
  • Mutahhari
  • intellecuality