نقد حکمت متعالیة صدرایی از منظر عرفان نقد نظریة اصالت وجودهای خاص

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

10.22081/pwq.2021.70153

چکیده

باورود نظریه «اصالت وجود در تحقق» از عرفان به فلسفه توسط صدرالمتألهین در قرن یازدهم تحول بزرگی در فلسفه شکل گرفت. او  مصداق این نظریه را  دو مورد قرار داد: اول حقیقت لابشرطی «وجود» که در عرفان هم سابقه داشت؛ دوم وجودات خاص امکانی  که در عرفان سابقه نداشت. پس بر اساس تعمیم او وجودات خاص امکانی نیز اصیل و موجود بالذات شدند و این مستلزم پذیرش وجوب ذاتی آنها بود که مقبول و معقول نبود. صدرالمتألهین خود به این اشکال متفطن بود و برای حل اشکال دو  پاسخ ارائه کرد: یکی بر اساس فرق بین معنای «بالذات» در دو تعبیر «واجب‎الوجود بالذات» و «موجود بالذات» و دیگر بر اساس فرق بین «ضرورت ذاتی» و «ضرورت ازلی»؛ ولی هیچ یک از دو پاسخ، رافع اشکال نبودند و این، اضطرابی را در آرای خود صدرالمتألهین به وجود آورده است؛ لذا او در برخی آثارش از تعمیم خود عقب‏نشینی کرده است.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Critical Study of Sadrian Transcendent Wisdom from the Perspective of Mysticism; A Critique of the Theory of the Originality of Particular Entities

نویسنده [English]

  • Hosein Oshshaqi
Assistant professor, Research Institute for Islamic Culture and Thought
چکیده [English]

Introducing the theory of "originality of existence in realization" from mysticism to philosophy in the eleventh century, Sadr al-Muta'allihin caused a great change in philosophy. He took this theory as being of two cases of usage: first, the unconditional truth of "existence" which also had a background in mysticism; Second, special contingent beings that had not background in mysticism. Therefore, according to his generalization, special possible beings also became original and existent in essence, and this required the acceptance of their inherent necessity, which was not acceptable and reasonable. Sadr al-Muta'allihin himself was aware of this objections and offered two answers to solve them: one based on the difference between the meaning of bidhdhat, by essence, in the two expressions of wajib alwujub bidhdhat, essentially necessary existence, and mawjud bidhdhat, essentially existing" and the other based on the difference between zarurat dhati, intrinsic necessity, and zarurat azali, eternal necessity; But neither of the two answers removed the problem, and this has created anxiety in the views of Sadr al-Muta'allehin; Therefore, in some of his works, he has retreated from his generalization

کلیدواژه‌ها [English]

  • Originality of Existence
  • Philosophy and Mysticism
  • Critique of Philosophy
  • Possible Existences
  • Essence of Existence

عنوان مقاله [العربیة]

نقد حکمة صدرا المتعالیة من منظور العرفان و نقد نظریة أصالة الموجودات الخاصة

چکیده [العربیة]

مع إدخال نظریة "أصالة الوجود فی الإدراک" من العرفان إلى الفلسفة من قبل صدرالمتألهین فی القرن الحادی عشر، حدث تطور کبیر فی الفلسفة. استخدم هذه النظریة فی حالتین: الأولى، الحقیقة اللابشرطیة لـ "الوجود" و التی لها أیضاً تاریخ فی التصوف. ثانیاً، الوجودات الإمکانیة الخاصة، و لم یسبق لها مثیل فی التصوف. لذلک، و وفقاً لتعمیمه، أصبحت الوجودات الإمکانیة الخاصة أیضاً أصیلة و موجودة بالذات، و هذا یتطلب قبول وجوبها الذاتی، و التی لم تکن مقبولة و معقولة. کان صدرالمتألهین نفسه منتبها لهذه الأشکال و قدم إجابتین لحلها: إحداهما تستند إلى الاختلاف بین معنى "بالذات" فی تفسیری "واجب الوجود بالذات " و "الموجود بالذات" و الأخرى تستند حول الفرق بین "الضرورة الذاتیة" و "الضرورة الأزلیة". لکن أیا من الجوابین لم یزل المشکلة، الأمر
الذی خلق قلقاً فی آراء صدرالمتألهین. ذلک، و فی بعض أعماله، تراجع
عن التعمیم.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • أصالة الوجود
  • الفلسفة و العرفان
  • نقد الفلسفة
  • الوجودات الإمکانیة
  • حقیقة الوجود